عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 329

1. هر که را ذره‌ای وجود بود

2. پیش هر ذره در سجود بود

3. نه همه بت ز سیم و زر باشد

4. که بت رهروان وجود بود

5. هر که یک ذره می‌کند اثبات

6. نفس او گبر یا جهود بود

7. در حقیقت چو جمله یک بودست

8. پس همه بودها نبود بود

9. نقطهٔ آتش است در باطن

10. دود دیدن ازو چه سود بود

11. هر که آن نقطه دید هر دو جهانش

12. محو گشته ز چشم زود بود

13. زانکه دو کون پیش دیدهٔ دل

14. چون سرابی همه نمود بود

15. هر که یک ذره غیر می‌بیند

16. همچو کوری میان دود بود

17. همچو عطار در فنا می‌سوز

18. تا دمی گر زنی چو عود بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شقایق جامه بر تن چاک میزد
* ز شوق او کله بر خاک میزد
شعر کامل
عبید زاکانی
* آفتابی در یکی ذره نهان
* ناگهان آن ذره بگشاید دهان
شعر کامل
مولوی
* ترک ما کردی برو همصحبت اغیار باش
* یار ما چون نیستی با هر که خواهی یار باش
شعر کامل
وحشی بافقی