عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 418

1. ای دل اگر عاشقی در پی دلدار باش

2. بر در دل روز و شب منتظر یار باش

3. دلبر تو دایما بر در دل حاضر است

4. رو در دل برگشای حاضر و بیدار باش

5. دیدهٔ جان روی او تا بنبیند عیان

6. در طلب روی او روی به دیوار باش

7. ناحیت دل گرفت لشگر غوغای نفس

8. پس تو اگر عاشقی عاشق هشیار باش

9. نیست کس آگه که یار کی بنماید جمال

10. لیک تو باری به نقد ساختهٔ کار باش

11. در ره او هرچه هست تا دل و جان نفقه کن

12. تو به یکی زنده‌ای از همه بیزار باش

13. گر دل و جان تو را در بقا آرزوست

14. دم مزن و در فنا همدم عطار باش


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به باده دست میالای کان همه خون است
* که قطره قطره چکیده ست از دل انگور
شعر کامل
ظهیر فاریابی
* مرا که خال تو فلفل فکنده است برآتش
* چرا ز غالیه دلبند می‌کنی و دلاویز
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* همه شب در این امیدم که نسیم صبحگاهی
* به پیام آشنایان بنوازد آشنا را
شعر کامل
حافظ