عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 446

1. ای لب تو نگین خاتم عشق

2. روی تو آفتاب عالم عشق

3. تو ز عشاق فارغ و شب و روز

4. کار عشاق بی‌تو ماتم عشق

5. نتوان خورد بی‌تو آبی خوش

6. که حرام است بی‌تو جز غم عشق

7. تا ابد ختم کرد چهرهٔ تو

8. سلطنت در جهان خرم عشق

9. در صف دلبران به سرتیزی

10. سر هر مژهٔ تو رستم عشق

11. جان من چون به عشق تو زنده است

12. نیست ممکن گرفتنم کم عشق

13. نتواند نمود صد دم صور

14. رستخیزی چنان که یک دم عشق

15. پادشاهان کون دربانند

16. در سراپردهٔ معظم عشق

17. صد هزاران هزار قرن گذشت

18. کس نیامد هنوز محرم عشق

19. در دو عالم نشد مسلم کس

20. آنچه هر دم شود مسلم عشق

21. سرنگون شد اساس محکم عقل

22. در کمال اساس محکم عشق

23. جان آن را که زخم عشق رسید

24. خستگی بیش شد ز مرهم عشق

25. دل عطار چون گل نوروز

26. تازگی می‌دهد ز شبنم عشق


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* علم دولت نوروز به صحرا برخاست
* زحمت لشکر سرما ز سر ما برخاست
شعر کامل
سعدی
* از سر مستی دگر با شاهد عهد شباب
* رجعتی می‌خواستم لیکن طلاق افتاده بود
شعر کامل
حافظ
* در چمن باد بهاری ز کنار گل و سرو
* به هواداری آن عارض و قامت برخاست
شعر کامل
حافظ