عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 445

1. ز دست رفت مرا بی تو روزگار دریغ

2. چه یک دریغ که هر دم هزاربار دریغ

3. به هرچه درنگرم بی تو صد هزار افسوس

4. به هر نفس که زنم بی تو صد هزار دریغ

5. دلی که آب وصالش به جوی بود روان

6. بسوخت زآتش هجر تو زار زار دریغ

7. چو لاله‌زار رخت شد ز چشم من بیرون

8. ز خون چشم رخم شد چو لاله‌زار دریغ

9. چو گل شکفته بدم پیش ازین ز شادی وصل

10. به غم فرو شدم اکنون بنفشه‌وار دریغ

11. ز دور چرخ خروش و ز بخت بد فریاد

12. ز عمر رفته فغان و ز روزگار دریغ

13. چه گویم از غم عهد جهان که تا که جهانست

14. بنای عهد جهان نیست استوار دریغ

15. اگر جهان جفاپیشه را وفا بودی

16. مرا جدا نفکندی ز غمگسار دریغ

17. دلت که گلشن تحقیق بود ای عطار

18. بسوخت همچو دل لاله ز انتظار دریغ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به آن رخسار گندم‌گون جمالت راست بازاری
* که قرص آفتاب آنجا نمی‌ارزد به یک ارزن
شعر کامل
محتشم کاشانی
* نیکخواهانم نصیحت می‌کنند
* خشت بر دریا زدن بی‌حاصلست
شعر کامل
سعدی
* بلبلان چمن عشق تو همچون سوسن
* همه تن جمله زبانند ولی خاموشند
شعر کامل
خواجوی کرمانی