عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 48

1. این گره کز تو بر دل افتادست

2. کی گشاید که مشکل افتادست

3. ناگشاده هنوز یک گرهم

4. صد گره نیز حاصل افتادست

5. چون نهد گام آنکه هر روزیش

6. سیصد و شصت منزل افتادست

7. چون رود راه آنکه هر میلش

8. ینزل‌الله مقابل افتادست

9. چونکه از خوف این چنین شب و روز

10. عرش را رخت در گل افتادست

11. من که باشم که دم زنم آنجا

12. ور زنم زهر قاتل افتادست

13. هست دیوانه‌ای علی الاطلاق

14. هر که زین قصه غافل افتادست

15. عقل چبود که صد جهان آتش

16. نقد در جان و در دل افتادست

17. فلک آبستن است این سر را

18. زان بدین سیر مایل افتادست

19. همچو آبستنان نقط بر روی

20. می‌رود گرچه حامل افتادست

21. نیست آگاه کسی ازین سر ازانک

22. بیشتر خلق غافل افتادست

23. قعر دریا چگونه داند باز

24. آن کسی کو به ساحل افتادست

25. گر رجوعی کند سوی قعرش

26. گوهری سخت قابل افتادست

27. ور کند حبس ساحلش محبوس

28. در مضیق مشاغل افتادست

29. هست در معرض بسی گرداب

30. هر که را این مسایل افتادست

31. خاک آنم که او درین دریا

32. ترک جان گفته کامل افتادست

33. هر که صد بحر یافت بس تنها

34. قطره‌ای خرد مدخل افتادست

35. جان عطار را درین دریا

36. نفس تاریک حایل افتادست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حدیث عقل در ایام پادشاهی عشق
* چنان شدست که فرمان عامل معزول
شعر کامل
سعدی
* تأمل کنان در خطا و صواب
* به از ژاژخایان حاضر جواب
شعر کامل
سعدی
* ز راه نسبت هر روح با روح
* دری از آشنایی هست مفتوح
شعر کامل
وحشی بافقی