عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 49

1. مرا در عشق او کاری فتادست

2. که هر مویی به تیماری فتادست

3. اگر گویم که می‌داند که در عشق

4. چگونه مشکلم کاری فتادست

5. مرا گوید اگر دانی وگرنه

6. چنین در عشق بسیاری فتادست

7. اگر گویم همه غمها به یک بار

8. نصیب جان غمخواری فتادست

9. مرا گوید مرا زین هیچ غم نیست

10. همه غمها تو را آری فتادست

11. چو خونم می‌بریزی زود بشتاب

12. که الحق تیز بازاری فتادست

13. مرا چون خون بریزی زود بفروش

14. که بس نیکم خریداری فتادست

15. مرا جانا ز عشقت بود صد بار

16. به سرباری کنون باری فتادست

17. دل مستم چو مرغ نیم بسمل

18. به دام چون تو دلداری فتادست

19. از آن دل دست باید شست دایم

20. که در دست چو تو یاری فتادست

21. کجا یابد گل وصل تو عطار

22. که هر دم در رهش خاری فتادست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سحر به بوی گلستان دمی شدم در باغ
* که تا چو بلبل بی‌دل کنم علاج دماغ
شعر کامل
حافظ
* نگاه من به تو و دیگران به خود مشغول
* معاشران ز می و عارفان ز ساقی مست
شعر کامل
سعدی
* اگر ممالک روی زمین به دست آری
* بهای مهلت یک روزه زندگانی نیست
شعر کامل
سعدی