عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 577

1. محلم نیست که خورشید جمالت بینم

2. بو که باری اثر عکس خیالت بینم

3. کاشکی خاک رهت سرمهٔ چشمم بودی

4. که ندانم که دمی گرد وصالت بینم

5. صد هزاران دل کامل شده در کوی امید

6. خاک بوس در و درگاه جلالت بینم

7. همچو پروانه پر و بال زنم در غم تو

8. گر شبی پرتو آن شمع جمالت بینم

9. جگرم خون شد از اندیشهٔ آن تا پس ازین

10. جان و دل خون شود و من به چه حالت بینم

11. تو مرا دم به دم اندر غم خود می‌بینی

12. من زهی دولت اگر سال به سالت بینم

13. خاک پای تو شدم خون دلم پاک مریز

14. نی بخور خون دل من که حلالت بینم

15. گر دهد شرح غمت خاطر عطار بسی

16. نشوم هیچ ملول و نه ملالت بینم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر گل که سر از پیرهن غنچه برآرد
* برغفلت ما خنده زنان است درین باغ
شعر کامل
صائب تبریزی
* روز وصل دوستداران یاد باد
* یاد باد آن روزگاران یاد باد
شعر کامل
حافظ
* به شکر یا به نوای شکرین پیوندد
* هر که از خاک چو نی بسته کمر برخیزد
شعر کامل
صائب تبریزی