عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 666

1. در دل دارم جهانی بی‌تو من

2. زانکه نشکیبم زمانی بی‌تو من

3. عالمی جان آب شد در درد تو

4. چون کنم با نیم جانی بی‌تو من

5. روی در دیوار کردم اشک‌ریز

6. تا بمیرم ناگهانی بی‌تو من

7. من خود این دم مرده‌ام بیشم نماند

8. پوستی و استخوانی بی‌تو من

9. چون نه نامم ماند بی‌تو نه نشان

10. از تو چون یابم نشانی بی‌تو من

11. جان من می‌سوزد و دل ندهدم

12. تا کنم یک دم فغانی بی‌تو من

13. می‌توانی آخرم فریاد رس

14. چند باشم ناتوانی بی‌تو من

15. چشم می‌دارم زهی دانی چرا

16. زانکه گشتم چون کمانی بی‌تو من

17. دل چو برکندم ز تریاک یقین

18. زهر خوردم بر گمانی بی‌تو من

19. گر نکردم سود در سودای تو

20. می‌کنم هر دم زیانی بی‌تو من

21. بی توام در چشم موری عالمی است

22. می‌نگنجم در جهانی بی‌تو من

23. گرچه از من کس سخن می‌نشنود

24. پر سخن دارم زبانی بی‌تو من

25. دوستان رفتند و هم جنسان شدند

26. با که گویم داستانی بی‌تو من

27. همت عطار بازی عرشی است

28. خود ندارم آشیانی بی‌تو من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وقت گل زان گونه کز گل سبزۀ تر می دهد
* کشتۀ آن غمزه را از خاک نشتر می دهد
شعر کامل
جامی
* نصیحتگوی ما عقلی ندارد
* بر او گو در صلاح خویشتن کوش
شعر کامل
سعدی
* خمار آلوده ام، سود و زیان خود نمی دانم
* به یک پیمانه سودا می کنم دنیی و عقبی را
شعر کامل
صائب تبریزی