عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 723

1. ای درس عشقت هر شبم تا روز تکرار آمده

2. وی روز من بی روی تو همچون شب تار آمده

3. ای مه غلام روی تو گشته زحل هندوی تو

4. وی خور ز عکس روی تو چون ذره در کار آمده

5. ای در سرم سودای تو جان و دلم شیدای تو

6. گردون به زیر پای تو چون خاک ره خوار آمده

7. جان بنده شد رای تورا روی دل‌آرای تو را

8. خاک کف پای تو را چشمم به دیدار آمده

9. چون بر بساط دلبری شطرنج عشقم می‌بری

10. گشتم ز جان و دل بری ای یار عیار آمده

11. تا نرد عشقت باختم شش را ز یک نشناختم

12. چون جان و دل درباختم هستم به زنهار آمده

13. ای جزع تو شکر فروش ای لعل تو گوهر فروش

14. ای زلف تو عنبر فروش از پیش عطار آمده


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بیا و اشک مرا چاره کن که همچو حباب
* بروی آب بود منزلی که من دارم
شعر کامل
رهی معیری
* به خلدم دعوت ای زاهد مفرما
* که این سیب زنخ زان بوستان به
شعر کامل
حافظ
* آن کس از دزد بترسد که متاعی دارد
* عارفان جمع بکردند و پریشانی نیست
شعر کامل
سعدی