عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 735

1. جهان جمله تویی تو در جهان نه

2. همه عالم تویی تو در میان نه

3. چه دریایی است این دریای پر موج

4. همه در وی گم و از وی نشان نه

5. چه راه است این نه سر پیدا و نه پای

6. ولیکن راه محو و کاروان نه

7. خیالی و سرابی می‌نماید

8. چو بوقلمون هویدا و نهان نه

9. همه تا بنگری ناچیز گردد

10. همه چیزی چنین و آن چنان نه

11. عجب کاری است کار سر معشوق

12. جهان از وی پر و او در جهان نه

13. همه دل پر ازو و دل درو محو

14. نشسته در میان جان و جان نه

15. اگر ظاهر شود مویی جز او نی

16. وگر باطن بود مویی عیان نه

17. عجب سری که یک یک ذره آن است

18. چه می‌گویم همین است و همان نه

19. دلی دارم درو صد عالم اسرار

20. ولیکن شرح یک سر را زبان نه

21. چنین جایی فرید آخر چه گوید

22. زبان گنگ و سخن قطع و بیان نه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نشوم با تو چو سوسن دو زبان گر تو نباشی
* باز چون گل به دورویی و چو نرگس به دو رنگی
شعر کامل
اوحدی
* دوستان دختر رز توبه ز مستوری کرد
* شد سوی محتسب و کار به دستوری کرد
شعر کامل
حافظ
* نمی سوزم اگر برق اجل در خرمنم افتد
* که من در خوشگی از کاه گندم را جدا کردم
شعر کامل
صائب تبریزی