عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 760

1. درج یاقوت درفشان کردی

2. دیو بودی و قصد جان کردی

3. شکری خواستم از لعل لبت

4. هر دو لب را شکرستان کردی

5. گفتم این لحظه یافتم شکری

6. روی از آستین نهان کردی

7. وا گرفتی ز بیدلی شکری

8. با چنین لب چرا چنان کردی

9. از سبک روحی تو این نسزد

10. گر تو بر خشم سر گران کردی

11. عشوه دادی مرا در اول کار

12. دلم از وصل شادمان کردی

13. آخر کار چون ز دست شدم

14. چشمم از هجر خون‌فشان کردی

15. ریختی تیر غمزه بر رویم

16. تا مرا پشت چون کمان کردی

17. چون دلم پیش خود هدف دیدی

18. دل من بد بتر از آن کردی

19. آن چه کردی ز جور با عطار

20. شیوهٔ دور آسمان کردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کسی که روی تو بیند نگه به کس نکند
* ز عشق سیر نباشد ز عیش بس نکند
شعر کامل
سعدی
* خدا را ای نصیحتگو حدیث ساغر و می گو
* که نقشی در خیال ما از این خوشتر نمی‌گیرد
شعر کامل
حافظ
* دوستان گویند سعدی خیمه بر گلزار زن
* من گلی را دوست می‌دارم که در گلزار نیست
شعر کامل
سعدی