عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 761

1. تا تو ز هستی خود زیر و زبر نگردی

2. در نیستی مطلق مرغی بپر نگردی

3. زین ابر تر چو باران بیرون شو و سفر کن

4. زیرا که بی سفر تو هرگز گهر نگردی

5. این پردهٔ نهادت بر در ز هم که هرگز

6. در پرده ره نیابی تا پرده‌در نگردی

7. گر با تو خلق عالم آید برون به خصمی

8. گر مرد این حدیثی زنهار برنگردی

9. ور بر تو نیز بارد ذرات هر دو عالم

10. هان تا به دفع کردن گرد سپر نگردی

11. گرچه میان دریا جاوید غرقه گشتی

12. هش دار تا ز دریا یک موی تر نگردی

13. گر عاقل جهانی کس عاقلت نخواند

14. تا تو ز عشق هر دم دیوانه‌تر نگردی

15. گر تو کبود پوشی همچون فلک درین راه

16. همچون فلک چرا تو دایم به سر نگردی

17. عطار خاک ره شو زیرا که اندرین راه

18. بادت به دست ماند خاک ره ار نگردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گویند سنگ لعل شود در مقام صبر
* آری شود ولیک به خون جگر شود
شعر کامل
حافظ
* خاک را چون ناف آهو مشک زاید بی قیاس
* بیدا را چون پر طوطی برگ روید بی شمار
شعر کامل
فرخی سیستانی
* دو منزل یکی کرد و آمد دوان
* همی تاخت برسان تیر از کمان
شعر کامل
فردوسی