عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 763

1. با خط سرسبز بیرون آمدی

2. آفت دلهای پرخون آمدی

3. تا خط آوردی به خون عاشقان

4. چست از بهر شبیخون آمدی

5. در درون دل درآیی یک زمان

6. شبروی را چونکه بیرون آمدی

7. چون کمین گیرم که بر خورشید و ماه

8. در کمال حسن افزون آمدی

9. دوش در جوش آمدم در نیم شب

10. در برم با جام گلگون آمدی

11. در گرفتی شمع و در دادی شراب

12. راستی را چست موزون آمدی

13. سرو بودی کز چمن برخاستی

14. ماه بودی تو ز گردون آمدی

15. کس نداند کور بادا چشم بد

16. کان زمان در چشم ما چون آمدی

17. در میان حلقه با زنجیر زلف

18. در خور عطار مجنون آمدی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفت نیلوفر چو کلک از آب سر بیرون کشد
* کیست او تا پیش کلک اندر سرش افتد سری
شعر کامل
انوری
* نصیحت گوش کن جانا که از جان دوست‌تر دارند
* جوانان سعادتمند پند پیر دانا را
شعر کامل
حافظ
* کمند مهر چنان پاره کن که گر روزی
* شوی ز کرده پشیمان به هم توانی بست
شعر کامل
محتشم کاشانی