عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 777

1. ای بوس تو اصل هر شماری

2. چشم سیهت سفید کاری

3. زلف تو ز حلقه درشکستی

4. ماه تو ز مشک در غباری

5. از زلف تو مشک وام کرده

6. باد سحری به هر بهاری

7. روی تو که شمع نه سپهر است

8. از هشت بهشت یادگاری

9. هرگز نکشید هیچ نقاش

10. چون صورت روی تو نگاری

11. سرسبزتر از خط تو ایام

12. گل را ننهاد هیچ خاری

13. شد آب روان ز چشمهٔ چشم

14. چون خط تو دید سبزه‌زاری

15. می‌خواستم از لب تو بوسی

16. گفتی که همی دهم قراری

17. گفتم که قرار چیست گفتی

18. هر بوسی را کنی نثاری

19. جانی بستان بهای بوسی

20. یا دست ز جان بدار باری

21. چون هست زکات بر تو واجب

22. یک بوسه ببخش از هزاری

23. گر بوسه بسی نگاه داری

24. هرگز ناید به هیچ کاری

25. گفتی به شمار بوسه بستان

26. کی کار مرا بود شماری

27. چون خوزستان لب تو دارد

28. کی بوس تو را بود کناری

29. خود بی جگری نیافت عطار

30. از لعل تو بوسه هیچ باری


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چو مست چشم تو نبود شراب را چه طرب
* چو همرهم تو نباشی سفر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* من اول روز دانستم که با شیرین درافتادم
* که چون فرهاد باید شست دست از جان شیرینم
شعر کامل
سعدی
* شکاریم یکسر همه پیش مرگ
* سری زیر تاج و سری زیر ترگ
شعر کامل
فردوسی