عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 817

1. خال مشکین بر گلستان می زنی

2. دل همی سوزی و بر جان می زنی

3. بر بیاض برگ گل عمر مرا

4. هر زمان فال دگرسان می زنی

5. صید خواهی کرد دلها را به زلف

6. زلف را بر یکدگر زان می زنی

7. زان دو لعل آتشین آبدار

8. آتش اندر آب حیوان می زنی

9. از لبت یک بوسه نتوان زد به تیر

10. کز سر کین تیر مژگان می زنی

11. گفته‌ای ایمانت را راهی زنم

12. چون بکشتی الحق آسان می زنی

13. در تو پیمان نیست صد عاشق بمرد

14. تا تو رای عهد و پیمان می زنی

15. دامن اندر خون زند عطار زانک

16. تو نفس با او ز هجران می زنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر تو فارغی از حال دوستان یارا
* فراغت از تو میسر نمی‌شود ما را
شعر کامل
سعدی
* کی توانستی ز شور عندلیبان خواب کرد؟
* از شکوفه گر نبودی پنبه در گوش بهار
شعر کامل
صائب تبریزی
* وصال با من خونین جگر چه خواهد کرد؟
* به تلخکامی دریا شکر چه خواهد کرد؟
شعر کامل
صائب تبریزی