عطار_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 99

1. نور ایمان از بیاض روی اوست

2. ظلمت کفر از سر یک موی اوست

3. ذره ذره در دو عالم هر چه هست

4. پرده‌ای در آفتاب روی اوست

5. هر که را در هر دو عالم قبله‌ای است

6. گرچه نیست آگاه آنکس سوی اوست

7. هر دو عالم هیچ می‌دانی که چیست

8. هر دو عکس طاق دو ابروی اوست

9. چون کمان ابروی او درکشیم

10. کان کمان پیوسته بر بازوی اوست

11. آن همه غوغای روز رستخیز

12. از مصاف غمزهٔ جادوی اوست

13. رستخیز آری کلمح باالبصر

14. از خدنگ چشم چون آهوی اوست

15. هم زمین از راه او گردی است بس

16. هر فلک سرگشته‌ای در کوی اوست

17. زان سیه گردد قیامت آفتاب

18. تا شود روشن که او هندوی اوست

19. آسمان را از درش بویی رسید

20. تا قیامت سرنگون بر بوی اوست

21. خلق هر دو کون را درد گناه

22. بر امید ذره‌ای داروی اوست

23. تا که بویی یافت عطار از درش

24. دل نمی‌داند که در پهلوی اوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سینه را دل چاک می سازد به امید وصال
* پسته را شوق شکر در پوست خندان می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* نیست بر لوح دلم جز الف قامت دوست
* چه کنم حرف دگر یاد نداد استادم
شعر کامل
حافظ
* بی همگان به سر شود بی‌تو به سر نمی‌شود
* داغ تو دارد این دلم جای دگر نمی‌شود
شعر کامل
مولوی