عطار_الهی نامهبخش نهم (فهرست)

شمارهٔ 6-(4) حکایت

1. چنین گفتست آن پاکیزه ذاتی

2. که گر یابد کسی از حق وفاتی

3. از اول روز ماتم داریش تو

4. دوُم روز و سوُم همداریش تو

5. زماتم تا بهفتم می‌گدازی

6. چو هفتم بگذرد هشتم چه سازی

7. چو آخر روز باید بود تسلیم

8. چه می‌پیچی، در اول گیر تعلیم

9. همه تن گر شود چون مار پایت

10. گریزی نیست ممکن هیچ جایت

11. ندیدی وقت رفتن مار را هیچ

12. که در ره می‌رود پُر تاب و پُر پیچ

13. ولیکن چون بسوراخ آورد روی

14. درو کژّی نماند یک سر موی

15. که تا ننهد ز سر آن پیچ پیچی

16. نیابد راه در سوراخ هیچی

17. تو هم کژّی ز خود بفکن پس آنگاه

18. بسوراخت برد از راستی راه

19. چو در کوری تو پی گُم کرده مانی

20. چو کوران از برون پرده مانی

21. نه بینی خلق را نه پای و نه سر

22. ز کوری زخم خورده مانده بر در

23. الف چون مستقیم آید به کوفی

24. چنان باید برأی العین صوفی

25. تصوّف چیست، در صبر آرمیدن

26. طمع از جملهٔ عالم بریدن

27. توکّل چیست، پی کردن زبان را

28. ز خود به خواستن خلق جهان را

29. فنا گشتن دل از جان برگرفتن

30. همه انداختن آن برگرفتن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به خاک پای تو سوگند و جان زنده دلان
* که من به پای تو در مردن آرزومندم
شعر کامل
سعدی
* حافظ ار آب حیات ازلی می‌خواهی
* منبعش خاک در خلوت درویشان است
شعر کامل
حافظ
* شکر ایزد که به اقبال کله گوشه گل
* نخوت باد دی و شوکت خار آخر شد
شعر کامل
حافظ