عطار_الهی نامهبخش دوم (فهرست)

شمارهٔ 8-(6) حکایت خواجۀ جندی با سگ

1. یکی از خواجهٔ جُندی بپرسید

2. که تو به یا سگی وز کس نترسید

3. مریدانش دویدند آشکاره

4. که تا آنجا کنندش پاره پاره

5. بیک ره منع کرد آن جمله را پیر

6. بدو گفتا نَیَم آگه ز تقدیر

7. نشد معلومم ای جان پدر حال

8. جوابت چون توان آورد در قال

9. گر از اوباش راه ایمان برم من

10. توانم گفت کز سگ بهترم من

11. وگر ایمان نخواهم بُرد از اوباش

12. چو موئی بود می از سگ من ای کاش

13. چو پرده بر نیفتادست از پیش

14. منه بر سگ بموئی منّت از خویش

15. که گر سگ را میان خاک راهست

16. ولیکن با تو از یک جایگاهست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دوری راه تو صائب ز گرانباری هاست
* بار از خویش بینداز که منزل باشی
شعر کامل
صائب تبریزی
* حافظ اندر درد او می‌سوز و بی‌درمان بساز
* زان که درمانی ندارد درد بی‌آرام دوست
شعر کامل
حافظ
* در کنج قفس چند کنی بال فشانی؟
* بس نیست ترا آنچه ز پرواز کشیدی؟
شعر کامل
صائب تبریزی