عطار_الهی نامهبخش دوم (فهرست)

شمارهٔ 9-(7) حکایت معشوق طوسی با سگ و مرد سوار

1. مگر معشوق طوسی گرمگاهی

2. چو بی‌خویشی برون می‌شد براهی

3. یکی سگ پیش او آمد دران راه

4. ز بی‌خویشی بزد سنگیش ناگاه

5. سواری سبزجامه دید از دور

6. درآمد از پسش روئی همه نور

7. بزد یک تازیانه سخت بروی

8. بدو گفتا که هان ای بیخبر هی

9. نمی‌دانی که بر که می‌زنی سنگ

10. که با او نیستی در اصل همرنگ

11. نه از یک قالبی با او بهم تو

12. چرا از خویش می‌داریش کم تو

13. چو سگ از قالب قدرة جدا نیست

14. فزونی کردنت بر سگ روا نیست

15. سگان در پرده پنهانند ای دوست

16. ببین گر پاک مغزی بیش ازین پوست

17. که سگ گرچه بصورت ناپسندست

18. ولیکن در صفت جانش بلندست

19. بسی اسرار با سگ در میانست

20. ولیکن ظاهر او سدِّ آنست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* با خیال او قناعت می کنم، من کیستم
* تا وصالش در دل امیدوارم بگذرد؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* دی زمانی به تکلف بر سعدی بنشست
* فتنه بنشست چو برخاست قیامت برخاست
شعر کامل
سعدی
* شاه آن نیست که ملکی به سپاهی گیرد
* شاه آنست که بر ملک دلی باشد شاه
شعر کامل
وحشی بافقی