عطار_منطق‌الطیرحکایت بوتیمار (فهرست)

شمارهٔ 2-گفتگوی مرد دیده‌ور با دریا

1. دیده‌ور مردی به دریا شد فرود

2. گفت ای دریا چرا داری کبود

3. جامهٔ ماتم چرا پوشیده‌ای

4. نیست هیچ آتش، چرا جوشیده‌ای

5. داد دریا آن نکو دل را جواب

6. کز فراق دوست دارم اضطراب

7. چون ز نامردی نیم من مرد او

8. جامه نیلی کرده‌ام از درد او

9. خشک لب بنشسته‌ام مدهوش من

10. ز آتش عشق آب من شد جوش زن

11. گر بیابم قطره‌ای از کوثرش

12. زندهٔ جاوید گردم بر درش

13. ورنه چون من صد هزاران خشک لب

14. می‌بمیرد در ره او روز و شب


قبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* برو ای سپر ز پیشم که به جان رسید پیکان
* بگذار تا ببینم که که می‌زند به تیرم
شعر کامل
سعدی
* عکس خوی بر عارضش بین کآفتاب گرم رو
* در هوای آن عرق تا هست هر روزش تب است
شعر کامل
حافظ
* بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود
* این همه قول و غزل تعبیه در منقارش
شعر کامل
حافظ