عطار_منطق‌الطیرحکایت بوتیمار (فهرست)

شمارهٔ 1-حکایت بوتیمار

1. پس درآمد زود بوتیمار پیش

2. گفت ای مرغان من و تیمار خویش

3. بر لب دریاست خوشتر جای من

4. نشنود هرگز کسی آوای من

5. از کم آزاری من هرگز دمی

6. کس نیازارد ز من در عالمی

7. بر لب دریا نشینم دردمند

8. دایما اندوهگین و مستمند

9. ز آرزوی آب دل پر خون کنم

10. چون دریغ آید، نجوشم چون کنم

11. چون نیم من اهل دریا، ای عجب

12. بر لب دریا به میرم خشک لب

13. گرچه دریا می‌زند صد گونه جوش

14. من نیارم کرد از و یک قطره نوش

15. گر ز دریا کم شود یک قطره آب

16. ز آتش غیرت دلم گردد کباب

17. چون منی را عشق دریا بس بود

18. در سرم این شیوه سودا بس بود

19. جز غم دریا نخواهم این زمان

20. تاب سیمرغم نباشد الامان

21. آنک او را قطرهٔ آبست اصل

22. کی تواند یافت از سیمرغ وصل

23. هدهدش گفت ای ز دریا بی خبر

24. هست دریا پر نهنگ و جانور

25. گاه تلخست آب او را گاه شور

26. گاه آرامست او را گاه زور

27. منقلب چیزست و ناپاینده هم

28. گه شونده گاه بازآینده هم

29. بس بزرگان را که کشتی کرد خرد

30. بس که در گرداب او افتاد و مرد

31. هرک چون غواص ره دارد درو

32. از غم جان دم نگه دارد درو

33. ور زند در قعر دریا دم کسی

34. مرده از بن با سرافتد چون خسی

35. از چنین کس کو وفاداری نداشت

36. هیچ‌کس اومید دلداری نداشت

37. گر تو از دریا نیایی با کنار

38. غرقه گرداند ترا پایان کار

39. می‌زند او خود ز شوق دوست جوش

40. گاه در موج است و گاهی در خروش

41. او چو خود را می‌نیابد کام دل

42. تو نیابی هم از و آرام دل

43. هست دریا چشمه‌ای ز کوی او

44. تو چرا قانع شدی بی روی او


بعدی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* شقایق بر سر هر کوه چون رخسار دلبر شد
* بنفشه بر لب هر جوی چون زلفین جانان شد
شعر کامل
امیر معزی
* عزتم بین که بر آرنده ی حاجات هنوز
* از لبم نام تو هنگام دعا نشنیده است
شعر کامل
عرفی شیرازی
* خرمن بباد بر دهی از بهر گندمی
* وینم عجب که روضهٔ رضوان طلب کنی
شعر کامل
خواجوی کرمانی