عطار_منطق‌الطیرعذر آوردن مرغان (فهرست)

شمارهٔ 66-حکایت غلامان عمید خراسان و دیوانهٔ ژنده‌پوش

1. در خراسان بود دولت بر مزید

2. زانک پیدا شد خراسان را عمید

3. صد غلامش بود ترک ماه روی

4. سرو قامت، سیم ساعد، مشک بوی

5. هر یکی در گوش دری شب‌فروز

6. شب شده در عکس آن در همچو روز

7. با کلاه شفشه و با طوق زر

8. سر به سر سیمن برو زرین سپر

9. با کمرهای مرصع بر میان

10. هر یکی را نقره خنگی زیر ران

11. هرک دیدی روی آن یک لشگری

12. دل بدادی حالی و جان بر سری

13. از قضا دیوانه‌ای بس گرسنه

14. ژنده‌ای پوشیده سر پا برهنه

15. دید آن خیل غلامان را ز دور

16. گفت آن کیستند این خیل حور

17. جملهٔ شهرش جوابش داد راست

18. کین غلامان عمید شهرماست

19. چون شنید این قصه آن دیوانه زود

20. اوفتاد اندر سر دیوانه دود

21. گفت ای دارندهٔ عرش مجید

22. بنده پروردن بیاموز از عمید

23. گر ازو دیوانه‌ای ، گستاخ باش

24. برگ داری لازم این شاخ باش

25. ور نداری برگ این شاخ بلند

26. پس مکن گستاخی و بر خود مخند

27. خوش بود گستاخی دیوانگان

28. خویش می‌سوزند چون پروانگان

29. هیچ نتوانند دید آن قوم راه

30. چه بدو چه نیک جز زان جایگاه


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غافل مشو ز عمر که ساکن نمی شود
* سیل عنان گسسته اقامت پذیر نیست
شعر کامل
رهی معیری
* در گوشه سلامت مستور چون توان بود
* تا نرگس تو با ما گوید رموز مستی
شعر کامل
حافظ
* گرچه ز شعله کشد خنجر بیداد شمع
* روی وفا تافتن عادت پروانه نیست
شعر کامل
جامی