عطار_منطق‌الطیرعذر آوردن مرغان (فهرست)

شمارهٔ 89-پیام خداوند به بندگان توسط داود

1. حق تعالی گفت ای داود پاک

2. بندگانم را بگو کای مشت خاک

3. گرنه دوزخ نه بهشتستی مرا

4. بندگی کردن نه زشتستی مرا

5. گر نبودی هیچ نور و هیچ نار

6. نیستی با من شما را هیچ کار

7. من چو استحقاق آن دارم عظیم

8. می‌پرستیدیم نه از اومید و بیم

9. گر رجا و خوف نه در پی بدی

10. پس شما را کار با من کی بدی

11. می‌سزد چون من خداوندم مدام

12. کز میان جان پرستیدم مدام

13. بنده را گو بازکش از غیر دست

14. پس به استحقاق ما را می‌پرست

15. هرچ آن جز ما بود در هم فکن

16. چون فکندی بر همش در هم شکن

17. چون شکستی، پاک در هم سوز تو

18. جمع کن خاکسترش یک روز تو

19. این همه خاکستر آنگه برفشان

20. تا شود از باد عزت بی‌نشان

21. چون چنین کردی ترا آید کنون

22. آنچ می‌جویی ز خاکستر برون

23. گر ترا مشغول خلد و حور کرد

24. تو یقین دان کان ز خویشت دور کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دیدم به خواب دوش که ماهی برآمدی
* کز عکس روی او شب هجران سر آمدی
شعر کامل
حافظ
* ز ترک تنگ چشمی مردمی صائب طمع دارم
* که تلخ افتاده چون بادام کوهی دیده تنگش
شعر کامل
صائب تبریزی
* سعدی ملامت نشنود ور جان در این سر می‌رود
* صوفی گران جانی ببر ساقی بیاور جام را
شعر کامل
سعدی