عطار_منطق‌الطیربیان وادی فقر (فهرست)

شمارهٔ 2-گفتار معشوق طوسی (محمد) با مریدش

1. یک شبی معشوق طوس، آن بحر راز

2. با مریدی گفت دایم در گداز

3. تا چو اندر عشق بگدازی تمام

4. پس شوی از ضعف چون مویی مدام

5. چون شود شخص تو چون مویی نزار

6. جایگاهی سازدت در زلف یار

7. هرک چون مویی شود در کوی او

8. بی شک او مویی شود در موی او

9. گر تو هستی راه بین و دیده ور

10. موی در موی این چنین بین درنگر

11. گر سر مویی نماند از خودیت

12. هفت دوزخ سر برآید از بدیت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سعدی آسانست با هر کس گرفتن دوستی
* لیک چون پیوند شد خو باز کردن مشکلست
شعر کامل
سعدی
* حریف مجلس ما خود همیشه دل می‌برد
* علی الخصوص که پیرایه‌ای بر او بستند
شعر کامل
سعدی
* بیگناهی کم گناهی نیست در دیوان عشق
* یوسف از دامان پاک خود به زندان می شود
شعر کامل
صائب تبریزی