عطار_منطق‌الطیرفی‌وصف حاله (فهرست)

شمارهٔ 7-گفتار شبلی که پس از مردن به خواب جوانمردی آمد

1. چون بشد شبلی ازین جای خراب

2. بعد از آن دیدش جوامردی به خواب

3. گفت حق با تو چه کرد ای نیک بخت

4. گفت ؛ چون شد در حسابم کار سخت

5. چون مرا بس خویشتن دشمن بدید

6. ضعف و نومیدی و عجز من بدید

7. رحمتش آمد بدان بیچارگیم

8. پس ببخشود از کرم یک بارگیم

9. خالقا بیچارهٔ راهم ترا

10. همچو موری لنگ در چاهم ترا

11. من نمی‌دانم که من اهل چه‌ام

12. یا کجاام یا کدامم یا که‌ام

13. بی‌تنی بی‌دولتی بی‌حاصلی

14. بی‌نوایی بی‌قراری بی‌دلی

15. عمر در خون جگر بگداخته

16. بهرهٔ از عمر ناپرداخته

17. هر چه کرده جمله تاوان آمده

18. جان به لب عمرم به پایان آمده

19. دل ز دستم رفته و دین گم شده

20. صورتم نامانده معنی گم شده

21. من نه کافر نه مسلمان مانده

22. در میان هر دو حیران مانده

23. نه مسلمانم نه کافر، چون کنم

24. مانده سرگردان و مضطر، چون کنم

25. در دری تنگم گرفتارآمده

26. روی در دیوار پندار آمده

27. بر من بیچاره این در برگشای

28. وین ز راه افتاده را راهی نمای

29. بنده را گر نیست زاد راه هیچ

30. می‌نیاساید ز اشک و آه هیچ

31. هم توانی سوخت از آهش گناه

32. هم ز اشکش شست دیوان سیاه

33. هر که دریاهای اشکش حاصل است

34. گو بیا کو درخور این منزل است

35. وانک او را دیدهٔ خون بار نیست

36. گو برو کو را بر ما کار نیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حافظ ار خصم خطا گفت نگیریم بر او
* ور به حق گفت جدل با سخن حق نکنیم
شعر کامل
حافظ
* نگاه از بس شهید تیغ هجران است در چشمم
* ز هر مژگان خون آغشته، نخل ماتمی دارم
شعر کامل
حزین لاهیجی
* مرا به آتش سوزنده رحم می آید
* که زندگانی خود صرف ژاژخایی کرد
شعر کامل
صائب تبریزی