عطار_مختارنامهباب دوازدهم: در شكایت از نفس خود (فهرست)

شمارهٔ 32

1. دردا که غرور بود و بسیاری بود

2. یک یک مویم بتی و زنّاری بود

3. پنداشته بودم که مرا کاری بود

4. چه کار و کدام کار پنداری بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* علم دولت نوروز به صحرا برخاست
* زحمت لشکر سرما ز سر ما برخاست
شعر کامل
سعدی
* خال تو سنگ کم به ترازوی من نهاد
* من هم متاع دل به همین سنگ می کشم!
شعر کامل
صائب تبریزی
* سعدیا عمر گران مایه به پایان آمد
* همچنان قصه سودای تو را پایان نیست
شعر کامل
سعدی