عطار_مختارنامهباب بیست و سوم: در خوف عاقبت و سیری نمودن از عمر (فهرست)

شمارهٔ 41

1. شد عقل ز دست و سخت مضطر افتاد

2. تا موی چو سیم و روی چون زر افتاد

3. عمری که ز سر غرور سودا پختم

4. امروز مرا چو کفک با سر افتاد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ما کشتهٔ نفسیم و بس آوخ که برآید
* از ما به قیامت که چرا نفس نکشتیم
شعر کامل
سعدی
* آیینه سکندر جام می است بنگر
* تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا
شعر کامل
حافظ
* شوخی مکن ای پیر که هر موی سفیدی
* شمشیر زبانی است برای ادب تو
شعر کامل
صائب تبریزی