عطار_مختارنامهباب چهل و هشتم: در سخن گفتن به زبان شمع (فهرست)

شمارهٔ 98

1. شمع آمد و گفت: از سر دردی که مراست

2. اشک افشانم بر رخ زردی که مراست

3. هر چند که اشک من ز آتش خیزد

4. افسرده شود از دم سردی که مراست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چه پرواگر در میخانه ها را محتسب گل زد؟
* نبندد نرگس مستش، دکان می فروشی را
شعر کامل
حزین لاهیجی
* جهان آرمیده ز دست بدی
* شده آشکارا ره ایزدی
شعر کامل
فردوسی
* از ترشرویی ما خاک چه پروا دارد؟
* می اگر سرکه شود تاک چه پروا دارد؟
شعر کامل
صائب تبریزی