عطار_مصیبت نامهبخش دوازدهم (فهرست)

شمارهٔ 3-الحكایة و التمثیل

1. شد بر دیوانهٔ آن مرد پاک

2. دید او را در میان خون و خاک

3. همچو مستی واله و حیرانش دید

4. سرنگونش یافت و سرگردانش دید

5. گفت ای دیوانهٔ بی روی و راه

6. در چه کاری روز و شب اینجایگاه

7. گفت هستم حق طلب در روز وشب

8. مرد گفتش من همین دارم طلب

9. مرد مجنون گفت پس پنجاه سال

10. همچو من در خون نشین در کل حال

11. کاسهٔ پرخون تو میخور ای عزیز

12. بعد از آن می ده بمن یک کاسه نیز

13. تاکه این دریا شود پرداخته

14. یا نه کار ما شود برساخته

15. این گره را چون گشادن روی نیست

16. هم بمردن هم بزادن روی نیست

17. این قدر دانم که با این پیچ پیچ

18. می ندانم می ندانم هیچ هیچ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اشکم ولی به پای عزیزان چکیده‌ام
* خارم ولی به سایهٔ گل آرمیده‌ام
شعر کامل
رهی معیری
* اگر غم لشکر انگیزد که خون عاشقان ریزد
* من و ساقی به هم تازیم و بنیادش براندازیم
شعر کامل
حافظ
* گفتا که کیست بر در گفتم کمین غلامت
* گفتا چه کار داری گفتم مها سلامت
شعر کامل
مولوی