عطار_مصیبت نامهبخش بیستم (فهرست)

شمارهٔ 5-الحكایة و التمثیل

1. گفت ایاز آمد بر سلطان پگاه

2. چهرهٔ گلناریش مانند کاه

3. نه طراوت مانده در رخسار او

4. نه حلاوت مانده در گفتار او

5. گفت شاه آخر چه بودت ای ایاس

6. کاتشم در دل فکندی بیقیاس

7. بود پیش شاه خلقی بیشمار

8. هر یکی از بهر کاری بیقرار

9. گفت خلق بی حسابند این همه

10. چون بگویم چون حجابند این همه

11. شاه خالی کرد حالی جایگاه

12. تا ایاز آنجا بماند و پادشاه

13. گفت اکنون راز برگوی این زمان

14. چون حجاب خلق برخاست از میان

15. گفت شاها من حجابم چون کنم

16. خویش را بو کز میان بیرون کنم

17. چون حجاب خویش در عالم منم

18. خلق بود آن دم حجاب این دم منم

19. تا که میماند ز من یک موی باز

20. نیست روی آنکه بتوان گفت راز

21. چون نمانم من تو مانی جمله پاک

22. راز من آنگه برون جو شد ز خاک

23. پاکبازانی که درویش آمدند

24. هر نفس در محو خود بیش آمدند

25. در حقیقت جمله او را خواستند

26. لاجرم خصمی خود را خاستند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای یوسف خوش نام ما خوش می‌روی بر بام ما
* ای درشکسته جام ما ای بردریده دام ما
شعر کامل
مولوی
* چو روح من تو نباشی ز روح ریح چه سود
* بصیرتم چو نبخشی بصر چه سود کند
شعر کامل
مولوی
* لب عیسی صفتش مرده به دم زنده کند
* گر پرد با پر جان جانب کیوان رسدش
شعر کامل
مولوی