عطار_مصیبت نامهبخش هفتم (فهرست)

شمارهٔ 6-فی التمثیل

1. بامدادی شهریار شاد کام

2. داد بهلول ستمکش را طعام

3. او بسگ داد آن همه تا سگ بخورد

4. آن یکی گفتش که هرگز این که کرد

5. از چنین شاهی نداری آگهی

6. چون طعام او سگان را میدهی

7. این چنین بی حرمتی کردن خطاست

8. کار بی حرمت نیاید هیچ راست

9. گفت بهلولش خموش ای جمله پوست

10. گر بدانندی سگان کاین آن اوست

11. سر بسوی او نبردندی بسنگ

12. یعلم اللّه گر بخوردندی ز ننگ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نصیحتی کنمت یاد گیر و در عمل آر
* که این حدیث ز پیر طریقتم یادست
شعر کامل
حافظ
* گفتا کجاست خوشتر گفتم که قصر قیصر
* گفتا چه دیدی آن جا گفتم که صد کرامت
شعر کامل
مولوی
* به نرگس گل و ارغوان را بشست
* که بیمار بد نرگس وگل درست
شعر کامل
فردوسی