عطارپندنامه (فهرست)

شمارهٔ 32-در بیان چار چیز که بازگردانیدن آنها محالست

1. چارچیز است آنکه بعد از رفتنش

2. از محالاتست باز آوردنش

3. چون حدیثی رفت ناگه بر زبان

4. یا که تیری جست بیرون از کمان

5. باز چون آری حدیث گفته را

6. کس نگرداند قضای رفته را

7. باز کی گردد چو تیر انداختی

8. همچنین عمری که ضایع ساختی

9. هر که بی اندیشه گفتارش بود

10. پس ندامتهای بسیارش بود

11. تا نگفتی می‌توانی گفتنش

12. چون بگفتی کی توان بنهفتنش

13. عمر را می‌دان غنیمت هر نفس

14. چون رود دیگر نباید باز پس

15. هیچ کس از خود قضا را رد نکرد

16. هر که راضی از قضا شد بد نکرد

17. هر که می‌خواهد که باشد در امان

18. مهر می‌باید نهادن بر دهان

19. می‌سزد گر عمر را داری عزیز

20. چون رود پیشش نخواهی دید نیز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اندکی کوتاه کن زلف بلند خویشتن
* تا مبادا ناگه افتی در کمند خویشتن
شعر کامل
صائب تبریزی
* برات رزق تو بر آسمان نوشته خدای
* عبث توقع رزق از زمینیان داری
شعر کامل
صائب تبریزی
* بوی گل و باد سحری بر سر راهند
* گر می روی از خود، به ازین قافله ای نیست
شعر کامل
صائب تبریزی