شمارهٔ 60
1. مبارکی و سعادت نمود روی بشاه
2. از آن مبارک و مسعود تحفهای زاله
3. چه تحفه ایست ؟ یکی فر خجسته فرزندست
4. موافقان را شادی فزای و انده کاه
5. بشهریاری و شاهی تمام نسبت او
6. زهر دو روی نسب شهریار و زادۀ شاه
7. نه پادشاه چنو بیند از فراز و نشیب
8. نه شهریار چنو یابد از سپید و سیاه
9. ز دیبه سلب باد روز در پوشد
10. کجا ز غیبه بود تارو پود آن دیباه
11. کلاه ملک ز شاهان بتیغ بستاند
12. خزانه شان گه بخشش تهی کند بکلاه
13. ببزم ورزم ببینی که او چه خواهد کرد
14. ببدره های زر سرخ و قلبهای سیاه
15. پسر بود بحقیقت پناه و پشت پدر
16. چه خوب تر بجهان مر تر از پشت و پناه ؟
17. هر آنچه خواستی و جستی از خدای بزرگ
18. بیافتی و بداری ، دگر بجوی و بخواه
19. چو گل بخند و بیفروز ، زان جهت که هنوز
20. بباغ بخت تو نشکفت یک گل از پنجاه
بعدیقبلی
هیچ نظری ثبت نشده