بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1028

1. عدم زین بیش برهانی ندارد

2. وجوب است آنچه امکانی ندارد

3. گشاد و بست چشمت عالم‌آراست

4. جهان پیدا و پنهانی ندارد

5. دماغ ما و من بیهوده مفروش

6. خیال چیده دکانی ندارد

7. بخند ای صبح بر عریانی خویش

8. گریبان تو دامانی ندارد

9. کف خاک از پریشانی غبار است

10. به خود بالیدنت شانی ندارد

11. به نفی اعتبار اندیشه تا چند

12. شکست رنگ تاوانی ندارد

13. کسی جز شبهه از هستی چه خواند

14. سر این نامه عنوانی ندارد

15. چه دانشها که بر بادش ندادیم

16. جنون هم کار آسانی ندارد

17. مروت از دل خوبان مجویید

18. فرنگستان مسلمانی ندارد

19. ز اسباب نعیم و ناز دنیا

20. چه دارد کس گر احسانی ندارد

21. درین وادی همه‌ گر خضر باشد

22. ز هستی غیر بهتانی ندارد

23. خیال زندگی دردی‌ست بیدل

24. که غیر از مرگ درمانی ندارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* لب از ترشح می پاک کن برای خدا
* که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد
شعر کامل
حافظ
* بنال بلبل اگر با منت سر یاریست
* که ما دو عاشق زاریم و کار ما زاریست
شعر کامل
حافظ
* هوش و عقلم برده‌اند از دل تمام
* آن دو نرگس بر رخ چون نار یار
شعر کامل
سنایی