بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1029

1. حرص اگر بر عطش غلو دارد

2. شرم آبی دگر به جو دارد

3. گوشهٔ دامن قناعت گیر

4. خاک این وادی آبرو دارد

5. خار خار خیال پوچ بلاست

6. آه زان دل که آرزو دارد

7. نیست این بحر بی شنای حباب

8. سر بی‌مغز هم‌کدو دارد

9. رنگ گل بی ‌تو بی ‌دماغم کرد

10. خون این زخم تازه بو دارد

11. دست می‌باید از جهان شستن

12. رفع آلایش این وضو دارد

13. ساز اقبال بی شکستی نیست

14. چیستی اعتبار مو دارد

15. بی‌رواج جهان عنصری‌ایم

16. جنس ما گرد چارسو دارد

17. اوج بنیاد ما ، نگونساری‌ست

18. موی سر، سوی خاک رو، دارد

19. از نفس رست و رفت به باد

20. ریشهٔ ما همین نمو دارد

21. برکه نالد نیاز ما یارب

22. دادرس پر به ناز خو دارد

23. خاک ناگشته پاک نتوان شد

24. زاهدان‌! آب هم وضو دارد

25. هرکجاییم زین چمن دوریم

26. ما و من رنگ و بوی و دارد

27. بیدل این‌حرف و صوت چیزی‌نیست

28. خامشی معنی مگو دارد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خال تو سنگ کم به ترازوی من نهاد
* من هم متاع دل به همین سنگ می کشم!
شعر کامل
صائب تبریزی
* به منزل رسید آنک پوینده بود
* رهی یافت آن کس که جوینده بود
شعر کامل
فردوسی
* بر چهره من آنچه سفیدی کند نه موست
* گردی است مانده بررخم از رهگذار عمر
شعر کامل
صائب تبریزی