بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1149

1. خطی‌ که بر گل روی تو آب می‌ریزد

2. به سایه آب رخ آفتاب می‌ریزد

3. زبان نکهت‌گل ازسوال خود خجل است

4. لبت ز بسکه به نرمی جواب می‌ریزد

5. فلک زخون ‌شفق آنچه شب به شیشه‌ کند

6. صباح در قدح آفتاب‌ می‌ریزد

7. به هرچه دیده گشودیم ‌گرد وبرانی‌ست

8. دل‌که رنگ جهان خراب می‌ریزد

9. خیال تیغ نگاه تو خون دلها ر‌بخت

10. به نشئه‌ای‌ که ز مینا شراب می‌ریزد

11. بیا که بی‌توام امشب به جنبش مژه‌ها

12. نگه ز دیده چوگرد ازکتاب می‌ریزد

13. دمی که از دم تیغت سخن رود به زبان

14. به حلق تشنهٔ ما حسرت آب می‌ریزد

15. به ‌گریه منکر تردامنان عشق مباش

16. که اشک بحر ز چشم حباب می‌ریزد

17. شکنج حلقهٔ دامی‌ که جیب هستی تست

18. اگر ز خویش برآیی رکاب می‌ریزد

19. تو ای حباب چه یابی خبر ز حسن محیط

20. که چشم شوخ تو رنگ نقاب می‌ریزد

21. درین محیط زبس جای خرمی تنگ است

22. اگر به خویش ببالد حباب می‌ریزد

23. بر آتش که نهادند پهلوی بیدل

24. که جای اشک‌، شرر زبن‌کباب می ریزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر روی به هم درکشی چو نافهٔ مشک
* طمع مدار که بوی خوشت نهان ماند
شعر کامل
سعدی
* ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی
* مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* برخیز ای ساقی بیا ای دشمن شرم و حیا
* تا بخت ما خندان شود پیش آی خندان ساقیا
شعر کامل
مولوی