بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1150

1. باز اشکم به خیالت چه فسون می‌ریزد

2. مژه می ا‌فشرم آیینه برون می‌ریزد

3. هرکجا می‌گذری‌گرد پر طاووس است

4. نقش پایت چقدر بوقلمون می‌ریزد

5. چه اثر داشت دم تیغ جفایت‌که هسنوز

6. کلک تصویر شهیدان تو خون می‌ریزد

7. عبرت از وضع جهان‌گیر که شخص اقبال

8. آبرو بر در هر سفلهٔ دون می‌ریزد

9. عافیت‌ساز ترددکده دانش نیست

10. مفت‌گردی‌که به صحرای جنون می‌ریزد

11. جام تا شیشهٔ این بزم جنون جوش می‌اند

12. خون دل اینهمه بیرون و درون می‌ریزد

13. در دبستان ادب مشق کمالم این است

14. که الف می‌کشم و حلقهٔ نون می‌ریزد

15. سر بی‌سجده عرق بست به پیشانی من

16. می‌ام از شیشهٔ ناگشته نگون می‌ریزد

17. بیدل از قید دل آزاد نشین صحرا شو

18. وسعت ازتنگی این خانه برون می‌ریزد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* منعم از دلبستگی آزار دنیا می کشد
* تا گهر دارد صدف تلخی زدریا می کشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* از پختگی است گر نشد آواز ما بلند
* کی از سپند سوخته گردد صدا بلند
شعر کامل
صائب تبریزی
* تین و زیتونی که یزدان خورده در قرآن قسم
* فهم‌ آن زاوّل‌ که قصدش چیست زین زیتون و تین
شعر کامل
قاآنی