بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1246

1. همچو مینا غنچهٔ رازم بهار آهنگ شد

2. پرتوی از خون دل بیرون دوید و رنگ شد

3. بس که ‌در یادت به چندین رنگ حسرت سوختم

4. چون پر طاووس داغم عالم نیرنگ شد

5. کوه تمکینی به این افسردگیها حیرت است

6. بس که زیر بار دل ماندم صدا هم سنگ شد

7. در طلسم بستن مژگان فضایی داشتم

8. تا نگه آغوش پیدا کرد عالم تنگ شد

9. پیکرم در جست‌وجویت رفت همدوش نفس

10. رشتهٔ این ساز از فرسودگی آهنگ شد

11. در شکنج پیری‌ام هر مو زبان ناله‌ای است

12. از خمیدنها سراپایم طرف با چنگ شد

13. آن‌قدر وامانده‌ام کز الفتم نتوان گذشت

14. اشک هم در پای من افتاد و عذر لنگ شد

15. جوهر خط آخر از آیینه‌ات میگون دمید

16. دود هم از شعلهٔ حسن تو آتش‌رنگ شد

17. کسب آگاهی کدورت‌خانه تعمیر است و بس

18. هر قدر آیینه شد دل زیر مشق زنگ شد

19. هیچکس حسرتکش بی‌مهری خوبان مباد

20. آرزو بشکست ما را تا دل او سنگ شد

21. بیدل از درد وطن خون ‌گشت ذوق عبرتم

22. بس که یاد آشیان کردم قفس هم تنگ شد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* سر شانه را شکستم به بهانهٔ تطاول
* که به حلقه حلقه زلفت نکند درازدستی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* زان طلعت شاهانه زان مشعله خانه
* هر گوشه چو میدان شد تا باد چنین بادا
شعر کامل
مولوی
* گر تو خاری همچو خار اندر طلب سرتیز باش
* تا همه خار تو را همچون گل و نسرین کنند
شعر کامل
مولوی