بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 1641

1. دل خلوت اندیشهٔ یار است ببینید

2. این آینه در شغل چه‌کار است ببینید

3. زان پیش که بر خرمن ما برق فرو شد

4. آن شعله که امروز شرار است‌ ‌ببینید

5. در بحر چو گوهر نتوان چشم گشودن

6. امروز که‌ گوهر به کنار است ببینید

7. بر نسخهٔ هستی مپسندید تغافل

8. هرچند خطش جمله غباراست ببینید

9. حرفیست به نقش آمده نیرنگ دو عالم

10. دیگر به شنیدن چه مدار است ببینید

11. سرمایهٔ هر ذره ز خورشید مثالیست

12. این قبافله‌ها آینه‌بار است ببینید

13. ازکثرت آیینهٔ رعنایی آن ‌گل

14. هر بلبل ازین باغ هزار است ببینید

15. از حلقهٔ زنجیر تحیر نتوان جست

16. هر ششجهت آیینه دچار است ببینید

17. از جلوه چه لازم به خیال آینه چیدن

18. ای غیرپرستان همه یار است ببینید

19. هرگه مژه برهم رسد این باغ خزان است

20. تا فرصت نظاره بهار است ببینید

21. هرجا نم اشکی بتپد در کف خاکی

22. ای خوش‌نگهان بیدل زار است ببینید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* روز مرگم نفسی وعده دیدار بده
* وان گهم تا به لحد فارغ و آزاد ببر
شعر کامل
حافظ
* سنگ اگر در مرگ عاشق خون نمی گرید، چرا
* بیستون از لاله نخل ماتم فرهاد بست؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* بس بگردید و بگردد روزگار
* دل به دنیا درنبندد هوشیار
شعر کامل
سعدی