بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2110

1. صد بیابان جنون آن طرف هوش خودم

2. اینقدر یاد که کرده‌ست فراموش خودم

3. ذوق آرایشم از وضع سلامت دور است

4. چون صدف‌ خسته دل از فکر دُر گوش خودم

5. حیرت از لذت دیدار توام غافل ‌کرد

6. چشمهٔ آینه‌ام بیخبر از جوش خودم

7. انتظار هوس‌ گردن خوبان تا چند

8. کاش صبحی دمد از موی بناگوش خودم

9. پرفشان است نفس لیک زخود رستن‌کو

10. با همه شور جنون در قفس هوش خودم

11. شمع تصویر من از داغ هم افسرده‌تر است

12. اینقدر سوختهٔ آتش خاموش خودم

13. نقد کیفیتم از میکدهٔ یکتایی‌ست

14. می‌کشم جرعه ز دست تو و مدهوش خودم

15. عضو عضوم چمن‌آرای پر طاووس است

16. به خیال تو هزار آینه آغوش خودم

17. بار دلها نی‌ام از فیض ضعیفی بیدل

18. همچو تمثال‌کشد آینه بر دوش خودم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من این تار نگه را حلقه حلقه می‌کنم اما
* شکاری را که من دیدم زیاد است از کمند من
شعر کامل
وحشی بافقی
* جای حیرت نیست گر شد سینه ما چاک چاک
* شیشه را چون نار خندان می کند صهبای عشق
شعر کامل
صائب تبریزی
* سزای خدمت شایسته است لطف چه منت
* ز خدمتم خجل و حقگزار خدمت خویشم
شعر کامل
وحشی بافقی