بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2424

1. خوش عشرت است دمبدم از غم‌گریستن

2. درزندگی چو شمع پی هم‌گریستن

3. آنرا که نیست رنگ خلاصی ز چاه طبع

4. چون دلو لازم است به‌عالم‌گریستن

5. غرق است پای‌تا به‌سر اندرمحیط اشک

6. باید سبق‌گرفت ز شبنم‌گریستن

7. بنیاد ما ز اشک چو شبنم رود به باد

8. اجزای ما چو شمع کند کم گریستن

9. تاکی به وضع دهر زدن طعنه همچو شمع

10. باید به روی صبح چو شبنم گریستن

11. بیدل چو اشک نقش قدم زن به روی زر

12. تاکی چو چشم‌ کیسه به درهم‌ گریستن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از ترکتاز عشق کسی جان نمی برد
* این سیل بر خرابه وآبادمی زند
شعر کامل
صائب تبریزی
* بر برگ گل به خون شقایق نوشته‌اند
* کان کس که پخته شد می چون ارغوان گرفت
شعر کامل
حافظ
* انگور سیاهست و چوماهست و عجب نیست
* زیرا که سیاهی صفت ماه روانست
شعر کامل
منوچهری