بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2726

1. ز نفس اگر دو روزی به بقا رسیده باشی

2. چو نسیم گل هوایی به هوا رسیده باشی

3. ز خیال خویش بگذر چه مجاز، ‌کو حقیقت

4. چوگذشتی ازکدورت به صفا رسیده باشی

5. نفست ز آرمیدن به عدم رساند خود را

6. توکه می‌روی نظرکن به‌کجا رسیده باشی

7. چه تپیدن است ای اشک به توام نه این‌گمان بود

8. که زسعی آب‌ گشتن به حیا رسیده باشی

9. به فسون دولت خشک مفروش مغز عزت

10. که فسرده استخوانی به هما رسیده باشی

11. تو و صد دماغ مستی که یکی به فهم ناید

12. من و یک جبین نیازی‌ که تو وارسیده باشی

13. به بساط بی‌نیازی غم نارسیدنم نیست

14. من اگر به سر رسیدم تو به پا رسیده باشی

15. ثمر بهار رنگی به‌ کمال خود نظر کن

16. چمنی ‌گذشته باشد ز تو تا رسیده باشی

17. سر و کار ذره با مهر ز حساب سعی دور است

18. به ‌تو کی رسیم هر چند توبه ما رسیده باشی

19. به تأمل خیالت جگرم گداخت بیدل

20. که تو تا به خود رسیدن به چها رسیده باشی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا نشوی تشنه به تدبیر باش
* سوخته خرمن چو تباشیر باش
شعر کامل
نظامی
* اگر دل از غم دنیا جدا توانی کرد
* نشاط و عیش به باغ بقا توانی کرد
شعر کامل
مولوی
* شد طبیب من بیمار مسیحا نفسی
* تو برو بهر علاج دل بیمار دگر
شعر کامل
وحشی بافقی