بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 303

1. ای‌گرد تکاپوی سراغ نو نشانها

2. واماندة اندیشهٔ راه توگمانها

3. حیرت نگه شوخی حسن تو نظرها

4. خامش نفس عرض ثنای تو زبانها

5. اشکی‌ست ز چشم تر مجنون تو جیحون

6. لختی ز دل عاشق شیدای توکانها

7. درکنه تو آگاهی و غفلت همه معذور

8. دریا ز میان غافل و ساحل زکرانها

9. عمری‌ست‌که نه چرخ به رنگ‌گل تصویر

10. واکرده به خمیازة بوی تو دهانها

11. آن‌کیست شود محرم اظهار و خفایت

12. آیینهٔ خویشند عیانها و نهانها

13. بر اوج غنایت نرسد هیچ‌کمندی

14. بیهوده رسن تاب خیالند فغانها

15. آنجا که فنا نشئهٔ اسرار تو دارد

16. پیمانه‌کش جوش بهار است خزانها

17. هر سبزه درین دشت شد انگشت شهادت

18. تا ازگل خودروی تو دادند نشانها

19. از شوق تمنای تو در سینهٔ صحرا

20. همچون دل بیتاب تپان ریگ روانها

21. جز ناله به بازار تو دیگر چه فروشیم

22. اینست متاع جگر خسته دکانها

23. بیدل ره‌حمد ازتو به‌صد مرحله دوراست

24. خاموش‌که آوارهٔ وهمند بیانها


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* غلام مردم چشمم که با سیاه دلی
* هزار قطره ببارد چو درد دل شمرم
شعر کامل
حافظ
* بدان را نوازش کن ای نیکمرد
* که سگ پاس دارد چو نان تو خورد
شعر کامل
سعدی
* چشمم از آینه داران خط و خالش گشت
* لبم از بوسه ربایان بر و دوشش باد
شعر کامل
حافظ