بیدل دهلوی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 730

1. صفای حال ما مغشوش رنگیست

2. عدم ‌را نام هستی سخت ننگیست

3. ز قید سخت جانیها مپرسید

4. شرار ما قفس فرسوده سنگیست

5. به هر جا بال عجز ما گشودند

6. پر پرواز نقش پای لنگی ‌ست

7. نواهایی که دارد ساز زنجیر

8. ز شست شهرت‌مجنون خدنگیست

9. جهان گرد سویدای که دارد

10. ز داغ لاله این صحرا پلنگیست

11. سراپا بالم و از عجز طاقت

12. چوگل پروازم از رنگی به رنگیست

13. چو شمع از فکر هستی می‌گدازم

14. بغل واکردن جیبم نهنگیست

15. شکستن شاقی بزم است هشدار

16. می و‌ مینا و جام اینجا نرنگیست

17. جهان ‌، جنس بد و نیکی ندارد

18. تویی سرمایه ‌هر جا صلح‌ و جنگیست

19. به یکتایی طرف‌گردیدنت چند

20. خیال‌اندیشی آیینه زنگیست

21. نواپروردهٔ عجزیم بیدل

22. درین دریا خم هر موج چنگیست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* من بی‌مایه که باشم که خریدار تو باشم
* حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
شعر کامل
سعدی
* چون سرو اگر چنانکه سرافرازیت هواست
* چون نی بقصد بی سر و پایان کمر مبند
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* ز افتادگی به مسند عزت رسیده است
* یوسف کند چگونه فراموش، چاه را؟
شعر کامل
صائب تبریزی