دقیقی طوسیگشتاسپ نامه (فهرست)

گریختن ارجاسپ از کارزار

1. چو باز آورید آن گرانمایه کین

2. بر اسپ زریری برافگند زین

3. خرامید تازان به آوردگاه

4. به سه بهره کرد آن کیانی سپاه

5. از آن سه یکی را به بستور داد

6. پس آن سپهدار فرخ نژاد

7. دگر بهره را بر برادر سپرد

8. بزرگان ایران و مردان گرد

9. سیم بهره را سوی خود باز داشت

10. که چون ابر غرنده آواز داشت

11. چو بستور فرخنده و پاک تن

12. دگر فرش آورد شمشیر زن

13. به هم ایستادند از پیش اوی

14. که لشکر شکستن بدی کیش اوی

15. همیدون ببستند پیمان برین

16. که گر تیغ دشمن بدرد زمین

17. نگردیم یک تن ازین جنگ باز

18. نداریم زین بدکنان چنگ باز

19. بر اسپان بکردند تنگ استوار

20. برفتند یکدل سوی کارزار

21. چو ایشان فگندند اسپ از میان

22. گوان و جوانان ایرانیان

23. بهم جمله از جای برخاستند

24. جهان را به جوشن بیاراستند

25. ازیشان بکشتند چندان سپاه

26. کز آن تنگ شد جای آوردگاه

27. چنان خون همی رفت بر کوه و دشت

28. کز آن آسیاها به خون بر بگشت

29. چو ارجاسپ آن دید کامدش پیش

30. ابا نامداران و مردان خویش

31. گو گردکش نیزه اندر نهاد

32. بر آن گردگیران یبغونژاد

33. همی دوختشان سینه ها باز پشت

34. چنان تا همه سرکشان را بکشت

35. چو دانست خاقان که ماندند بس

36. نیارد شدن پیش او هیچ کس

37. سپه جنب جنبان شد و کار گشت

38. همی بود تا روز اندر گذشت

39. همانگاه اندر گریغ اوفتاد

40. بشد رویش اندر بیابان نهاد

41. پس اندر نهادند ایرانیان

42. بدان بی مره لشکر چینیان

43. بکشتند زیشان به هر سو بسی

44. نبخشودشان ای شگفتی کسی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* وصیت همین است جان برادر
* که اوقات ضایع مکن تا توانی
شعر کامل
سعدی
* دلی دارم که از تنگی درو جز غم نمی‌گنجد
* غمی دارم ز دلتنگی که در عالم نمی‌گنجد
شعر کامل
محتشم کاشانی
* در آن نفس که بمیرم در آرزوی تو باشم
* بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم
شعر کامل
سعدی