لینک اشتراک گذاری
کپی شد
دقیقی طوسیگشتاسپ نامه
به خواب دیدن فردوسی دقیقی را : چنان دید گوینده یک شب به خواب
سخن دقیقی : چو چندی برآمد برین روزگار
آغاز رزم ایرانیان و تورانیان و کشته شدن اردشیر و شیر و شیدسپ : چو اندر گذشت آن شب و بود روز
کشته شدن گرامی پور جاماسپ و نیوزار : بیامد سر سروران سپاه
کشته شدن زریر برادر گشتاسپ از دست بیدرفش : دو هفته برآمد برین کارزار
آگاهی یافتن اسفندیار از کشته شدن زریر : پس آگاهی آمد به اسفندیار
رفتن اسفندیار به جنگ ارجاسپ : چو اسفندیار آن گو تهمتن
کشتن بستور و اسفندیار بیدرفش را : بدو داد پس شاه بهزاد را
گریختن ارجاسپ از کارزار : چو باز آورید آن گرانمایه کین
بخشایش یافتن ترکان از اسفندیار : چو ترکان بدیدند کار جاسپ رفت
باز آمدن گشتاسپ به بلخ : کی نامبردار فرخنده شاه
فرستادن گشتاسپ اسفندیار را به همه کشور و دین به گرفتن ایشان ازو : کی نامبردار زان روزگار
بدگویی کردن گرزم از اسفندیار : یکی روز بنشست کی شهریار
آمدن جاماسپ به نزد اسفندیار : بدان روزگار اندر اسفندیار
بند کردن شاه گشتاسپ اسفندیار را : چو آگاه شد شاه کامد پسر
رفتن گشتاسپ به سیستان و لشکر آراستن ارجاسپ بار دیگر : برآمد بسی روزگاران بدوی

حمایت مالی

حمایت مالی داوطلبانه و اختیاری

ابیات برگزیده

* مرا به رندی و عشق آن فضول عیب کند
* که اعتراض بر اسرار علم غیب کند
شعر کامل
حافظ
* تا شانه صفت چنگ زدم بر سر زلفت
* گه عقده گشاینده گهی نافه فروشم
شعر کامل
فروغی بسطامی
* قیمت گل برود چون تو به گلزار آیی
* و آب شیرین چو تو در خنده و گفتار آیی
شعر کامل
سعدی