ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 125

1. بیا بیا که دل بسته را گشاد دهیم

2. بیار باده که غم های دل به باد دهیم

3. غمی که مونس دیرینه بود در دل ما

4. اگر ز یاد برفت آن غمش به یاد دهیم

5. به وقت نزع فریدون نگر به سام چه گفت

6. که وقت شد که قبادی به کیقباد دهیم

7. روان خفته ی نوشیروان چه می گوید

8. که بهتر است که انصاف و عدل و داد دهیم

9. زبان بسته ی طایی به رهروی خوش گفت

10. که توشه ای بطلب تا که مات زاد دهیم

11. سروش غیب ندا می کند به ابن حسام

12. که ناامید چرایی که ما مراد دهیم

13. همین کرشمه تمامم که دوش ساقی گفت

14. وظیفه ای است مقرر ترا زیاد دهیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از رنگ خون دشمن و از رنگ خنجرش
* گویی همی شقایق و نیلوفر آورد
شعر کامل
امیر معزی
* سعدیا گرچه سخندان و مصالح گویی
* به عمل کار برآید به سخندانی نیست
شعر کامل
سعدی
* تو از قبیله خوبان سست پیمانی
* من از جماعت عشاق سخت پیوندم
شعر کامل
فروغی بسطامی