ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 51

1. به جرعه ای که ز جام جهان نما بخشند

2. کرشمه ایست که صد جام جم به ما بخشند

3. نصیبه ای به گدایان مگر حواله شود

4. در ان مقام که صد گنج بی بها بخشند

5. به تیغ غمزه ی خوبان بنه سر تسلیم

6. که کشتگان چنین تیغ را بقا بخشند

7. زغیر قطع نظر کن که چشم ان داری

8. که از مکاشفه ی وحدتت لقا بخشند

9. اگر تو گوشه ی چشمی به ما کنی شاید

10. زخاک پای تو انجا که توتیا بخشند

11. دلا بیا که زدیوان فضل او روزی

12. کرام او به کرم رقعه ای به ما بخشند

13. اگرچه درگه لطف تو منزل جودست

14. پدید نیست که این منزلت کرا بخشند

15. به کوی دوست به دریوزه آید ابن حسام

16. بود که خلعت خاصی بدین گدا بخشند

17. مراکه غرقه ی دریای جرم و عصیانم

18. مگر به عصمت مردان آشنا بخشند


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دی گفت طبیب از سر حسرت چو مرا دید
* هیهات که رنج تو ز قانون شفا رفت
شعر کامل
حافظ
* ز حسرت لب شیرین هنوز می‌بینم
* که لاله می‌دمد از خون دیده فرهاد
شعر کامل
حافظ
* به جز بنفشه نروید ز خاک پاکانی
* که از طپانچهٔ عشقت کبودرخسارند
شعر کامل
فروغی بسطامی