ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 57

1. غمی دارم که وا گفتن نشاید

2. مرا زان غم به شب خفتن نشاید

3. غم دُردانه ای دارم که نامش

4. به الماس قلم سفتن نشاید

5. غباری کز سرکوی تو دارم

6. زلوح چهره ام رفتن نشاید

7. زگریه سوز دل ننشسته کآتش

8. به آب دیده بنهفتن نشاید

9. نصیحت می کند ابن حسامم

10. ولیک از دل پذیرفتن نشاید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یارب مه مسافر من همزبان کیست ؟
* با او که شد حریف و کنون همعنان کیست ؟
شعر کامل
وحشی بافقی
* دل می رود به حلقه زلفش به پای خود
* دام آنچنان خوش است و شکار اینچنین خوش است
شعر کامل
صائب تبریزی
* عقده های مشکلم چون عود یکسر باز شد
* تا فتادم در حریم دلگشای سوختن
شعر کامل
صائب تبریزی