ابن حسام خوسفی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 91

1. چو زلف دوست بباید شبی سیاه و دراز

2. که با خیال رخت در درون پرده ی راز

3. دل شکسته ی آشفته ی پریشان حال

4. تطاول سر زلفت به شرح گوید باز

5. فرو گرفت غم دل فضای سینه ی من

6. کجاست ساقی گلرخ شراب غم پرداز

7. به عشوه عربده با روزگار نتوان کرد

8. که دهر عشوه فرو شست وچرخ عربده ساز

9. اگر چه درگه یار از نیاز مستغنی است

10. تو بر مدار سر از خاک آستان نیاز

11. عجب نباشد اگر عاقبت شود محمود

12. کسی که خدمت شایسته کرد همچو ایاز

13. زفیض دوست چو در هر سری تمناییست

14. امید ابن حسام است و لطف بنده نواز


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تبسمی ز لب دلفریب او دیدم
* که هر چه با دل من کرد آن تبسم کرد
شعر کامل
وحشی بافقی
* شگفت نیست دلم چون انار اگر بکفد
* که قطره قطره خونش به ناردان ماند
شعر کامل
سعدی
* رازی که سر به مهر ادب بود عمرها
* آخر ز کاسه سر منصور شد بلند
شعر کامل
صائب تبریزی